http://hegrat.ParsiBlog.com | ||
راستش رابخواهید چند وقتی است یه ذره عقده ای شده ام آنهم به دلیل اینکه ظاهری مذهبی دارم تا حالا شده که توی خیابان که راه میروید احساس وصله ناجور بودن بکنی بخصوص در بعضی از خیابان ها آن هم در شهر خودتان همه چیز عوض شده .خیلی در فکر هستم یادم میآید وقتی دبیرستان تحصیل می کردم به دلیل یکسری ازاتفاقات ومشاهده اینکه بچه های که کمی سروسوز مذهبی داشتند بجای درس خواندن وقتشان را صرف کارهای فوق برنامه می کنند تصمییم گرفتم حسابی تلاش کنم تا الگویی که در مدرسه جا فتاده بود که حزب اللهی ها درسشان خوب نیست را بشکنند هرجند که خوم هم در دبیرستان شامل این موضوع می شدم آنهم در بدترین وضع قابل تصور ولی در هر حال در دانشگاه وضع عوض شد وشدم از داشجویان ممتاز ،خوب بالاخره فارغ التحصیل شدم و.. کافی بود جایی بروی وبگوی مهندس کامپیوتری انگار یک حرف عجیب وغری زده ای: اه اه مگه شماها درس میخونید خوب حالا باپارتی رفتی درس خوندی توکه هیچی حالیت نیست .شما امل ها که سوادندارید . کافی بود بری نمایشگاهی ، یا جایی که تخصصی بود مثل یکی از نمایشگاه های تهران (از نوع تخصصی و عالی و با کروات) اولین چیزی که دوست داشتن بلند بهت بگن ولی روشون نمی شد این بود که : برو بابا تواینجا چه کار می کنی .تو الان باید تومسجد باشی .حالم بهم خورد .بدبختان خانم های مهندس از نوع چادری جرات نمی کردند حتی در مورد تکنولوژی به کار رفته سوال می کردند سریع پاسخ می شنوند که خوب تخصصی نمی توان برای شما توضیح داد. اما حالتهای دیگه ای هم هست مثل : واقعا تا حالا شده که که یک روز صبح اول وقت به یکی ازکوه های خوش آب وهوای شهرتون برید همه یه جوری نگاهان می کنند انگار موجودی شگفت انگیز به نام "واتو واتو" دیده اند. مگه این آدم ریش دارا هم میتوانند از کوه بالا برند اه حتما آمده اند خلافکار بگیرند مگرنه این ها هیچ وقت کوه نمی رند. زود واکمن ها خاموش و روسری ها کمی به جلو می آیدآخه اینا الان گیر مدن. محض امتحان هم شده یک بار پولهایتان را جمع کنید وبه یک رستوران شیک با غذا های لذیذ بروید مثل هتل ..... یا مثل رستوران گردشی ....یا هر چیز دیگری بجز پیتزا فروشی وساندویجی و چلوکبابی خلاصه به محض وروداول موسیقی سالن سریعا عوض می شودوبا یک کمی با تعجب نگاه می کنند بعد سرتا پایتان را ور انداز مینمایند تا بلکه بیسیم ،یا لاقل یک دستبندی ........ در دستان شما پیدا کنند بعد که هیچی پیدا نشد با نگاهی عقل اندر صفیح شما را ور انداز میکنند که به صحت عقل خود شک میکنی خلاصه تا آخر صرف غذااین علامت سوال همچنان وجود دارد مخصوصا اگریک خانم چادری نیز همراهتان باشد به اون بیچاره مثل یک امل عقب مونده نگاه میکنند. 3-این مورد بیشتر برای خانم ها رخ می دهد به یک مغازه عطر و ادکلن از نوع عالی وارد شوید مطئنا ایشان هر سوالی در مورد قیمت اجناس بنماید صاحب مغازه طوری به او جواب می دهد که انگار یک مزاحم و(با حفظ احترام )یک گدا دارد وقت حضرت آقا راتلف میکند. بعد کههمه مشتریها را رد کرد با فخر تمام جواب این شخص مظلوم را با بهت هر چه تمام می دهد( مگه شما هاهم ادکلن میزنید؟؟؟؟)می دهد. باور کنید تک تک این موارد راخود حضرت شخص شخیصم ملاحضه فرموده ام نظر شما چیست؟؟؟؟ [ چهارشنبه 86/4/27 ] [ 10:53 صبح ] [ حسین ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |